درد یعنی

درد یعنی

نويسنده: گیلان گپ یک شنبه 30 شهريور 1393 ساعت 14:24 نظر

درديعني


امشبم مثل شباي ديگه رو تختت دراز بکشي


اهنگ بزاري و بازم فکر کني به حرفايي که باهم ميزديم


به اينکه خيلي همراهم بودي


به اينکه حتي نگاهش برات يه دنيا ارزش داره


به اينکه چقدر باهم دعوا کرديم و اشتي کرديم


به اينکه کلي حرف توي دلت ميمونه و نميتوني بهش بگي


به اينکه.....


لعنت به اينکه ها....


و مثل هميشه چشمات بايد تقاص پس بدن

فقط دلم گرفته

نويسنده: گیلان گپ پنج شنبه 20 شهريور 1393 ساعت 12:30 نظر

 

دلم میخواهد …


چند وقــتی کرکره دلمو بکشم پاییـــن …


یه پارچـــه سیـاه بزنم درش و بنـویسم:


کسی نمـــــــرده


فقط دلـــــــــم گرفتــــــه…!

درد

نويسنده: گیلان گپ چهار شنبه 19 شهريور 1393 ساعت 13:47 نظر

 

می گویند:


خوش به حالت!


از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی…!


نمی دانند بعضی دردها


کمر خم می کنند، نه ابرو…

درد یک پنجره...

نويسنده: گیلان گپ دو شنبه 17 شهريور 1393 ساعت 14:40 نظر

 

درد یک پنجره را پنجره ها میفهمند ..

معنی کور شدن را گره ها میفهمند ..

سخت بالا بروی ساده بیایی پایین ..

قصه ی تلخ مرا سر سر ه ها میفهمند .

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن ..

چشمها بیشتر از پنجره ها میفهمند ..

زندگی شیرین

نويسنده: گیلان گپ دو شنبه 17 شهريور 1393 ساعت 14:33 نظر

 

گذشته هایی که حالمان را گرفته است…

 

آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم..

 

و حال هم حالمان را به هم میزند…

 

چه زندگی شیرینی !!!

بود و نبود …!!

نويسنده: گیلان گپ شنبه 15 شهريور 1393 ساعت 13:52 نظر

 

داغونی ام از آنجا شروع شد که فهمیدم …

 

از میان این همه “بود”من در آرزوی یکی ام که ” نبود “

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

گالري تصاوير

عضويت سريع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری

عضويت در خبرنامه

با عضویت در خبرنامه سایت آخرین مطالب سایت را براحتی در ایمیلتان دریافت نمایید




شبکه هاي اجتماعي